جمعه 07 اردیبهشت 1403
EN

خبرگزاري

پیمان با حجرالاسود، پیمان با خداست.

  • 15 مرداد 1399
  • 02:01
  • حج تمتع
  • 6 دیدگاه
  • 588 بازدید
  • Article Rating
 پیمان با حجرالاسود، پیمان با خداست.
بنا به آیات و روایات، بر روی زمین تنها و تنها سه سنگ وجود دارد که از بهشت آمده است، به نحوی که دو عدد از آن ها در کنار خانه خدا و مسجدالحرام واقع شده اند و دیگری در نزد امام زمان (عج) می باشد و آن ها عبارتند از: حجرالاسود، مقام اب...

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، نخستین سنگی که به امر خداوند از بهشت به زمین آمده است، حجرالاسود می باشد، یه نحوی که امام صادق (ع) فرموده اند: روزی دانشمندی یهودی نزد حضرت علی (ع) آمد و چند مسئله از آن حضرت سؤال نمود و جواب آن ها را شنید و در پی آن اسلام را پذیرفت. یکی از آن مسائل این بود نخستین سنگی که روی زمین (از بهشت) قرار گرفت، چه سنگی بوده است؟
حضرت علی (ع) در جواب او فرمودند: همانا جماعت یهودیان گمان می کنند که نخستین سنگی که بر روی زمین آمده است، سنگی است که در بیت المقدس است، ولی اشتباه می کنند و دروغ می گویند. اولین سنگی که روی زمین آمده، حجرالاسود است که آدم (ع) با خودش از بهشت آورد و آن را در رکن کعبه قرار داد که مردم دستشان را به آن می کشند و آن را مسح می کنند. (بحارالانوار، ج 36: 376)

 

در روایتی دیگر در باب ماهیت حجرالاسود از امام صادق (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: حجرالاسود در نزد خداوند متعال فرشته ای عظیم الشأن و از بزرگترین فرشتگان از نظر جایگاه در نزد خداوند بوده است. هنگامی که خداوند متعال از فرشتگان عهد و پیمان گرفت، او اولین فرشته ای بود که به سخنان خداوند ایمان آورد و اقرار نمود، در نتیجه خداوند او را بر تمام مخلوقاتش امین قرار داد و عهد و پیمان مخلوقات را در او به امانت قرار داد و از آنان (فرشتگان) اقرار گرفت که در نزد او (حجرالاسود) هر سال عهد و پیمان خود را با خداوند تجدید نمایند.

 

سپس خداوند متعال او را با آدم (ع) در بهشت قرار داد، تا به وی عهد و پیمانش را با خداوند یادآوری نماید، و هنگامی که آدم (ع) گناه نمود و از بهشت بیرون شد، خداوند متعال عهدی را که از آدم (ع) و فرزندانش برای محمد (ص) و وصیش گرفته بود، از یاد آدم (ع) برد و او را متحیر و مبهوت قرار داد و هنگامی که خداوند توبه ی آدم (ع) را پذیرفت، آن فرشته را به صورت یک دُر سفید از بهشت به طرف آدم (ع) پرتاب نمود.
سپس آن سنگ به صحبت آمد و گفت: ای آدم؛ آیا مرا می شناسی؟ آدم گفت:خیر!
سنگ گفت: مرا می شناسی، اما شیطان بر تو غالب گردید و پروردگارت را از یاد بردی. سپس به همان صورتی که با آدم (ع) در بهشت بود درآمد و گفت: ای آدم؛ عهد و پیمانی که خداوند از تو گرفته بود کجاست؟
سپس آدم به سوی او شتافت و عهد و پیمانش را به یاد آورد و بسیار گریست. پس خداوند آن فرشته را به سنگ سفید و نورانی تبدیل نمود و آدم (ع) در مقام تجلیل و تعظیم آن برآمده و آن را به دوش گرفت و هر گاه خسته می شد جبرئیل آن را از آدم (ع) می گرفت تا این که به مکه رسیدند.

 

هنگامی که آدم (ع) با دستور خداوند متعال کعبه را بنا نمود، خداوند آدم را به طرف صفا و حوا را به جانب مروه روانه نمود. بعد با قدرت و توان خود آن سنگ را در مکانی که هم اکنون قرار دارد، نصب فرمود، و هنگامی که آدم (ع) از صفا چشمش به حجر افتاد که در رکن نصب شده است، گفت: «الله اَکبَر، لا اِلهَ اِلا الله» خدا را تمجید و تعظیم نمود و به خاطر همین، مستحب است که در هنگام روبرو شدن با رکنی که حجر در آن است، از صفا تکبیر بگویند، و همچنین از محمدبن مسلم نقل شده است که امام صادق (ع) روایت فرمودند که پیامبر (ص) بیان داشته اند: حجرالاسود را مسح کنید، برای این که آن دست راست خداوند است در میان بندگان، خداوند به وسیله آن با بندگانش مصافحه می کند (دست بندگانش را می فشارد) و در روز قیامت به کسی که آن را مسح نموده است، شهادت خواهد داد که به عهد و پیمانِ خود (نسبت به پروردگار) وفا کرده است. (فروع کافی، ج 2: 406؛ آمال الواعظین، ج 3: 606- 608، 611- 615)